حالت سیاه
27-04-2024
Logo
فقه اسلامی - احكام فقهی عام – آيات احكام - درس ( 18 - 25 ): حج وعمره – استنباط های فقهی حج.
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

 سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا علمی را به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.

آیات مربوط به حج:

 درس هجدهم از سلسله دروس «آیات احکام».
از آنجا که در آستانه ی رسیدن به ایام حج قرار داریم آیات مربوط به حج را برگزیده ایم که احکام شرعی آن را بیان می کند. می فرماید:

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد و اگر [به علت موانعى] بازداشته شديد آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كنيد] و تا قربانى به قربانگاه نرسيده سر خود را نتراشيد و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتي اى داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به كفاره [آن بايد] روزه‏ اى بگیرد يا صدقه‏ اى دهد يا قربانی اى بكند و چون ا يمنى يافتيد پس هر كس از [اعمال] عمره به حج پرداخت [بايد] آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كند] و آن كس كه [قربانى] نيافت [بايد] در هنگام حج‏ سه روز روزه [بدارد] و چون برگشتيد هفت [روز ديگر روزه بداريد] اين ده [روز] تمام است اين [حج تمتع] براى كسى است كه اهل مسجد الحرام [=مكه] نباشد و از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا سخت‏ كيفر است* حج در ماههاى معينى است پس هر كس در اين [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند [بداند كه] در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال [روا] نيست و هر كار نيكى انجام مى‏ دهيد خدا آن را مى‏ داند و براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزگارى است و اى خردمندان از من پروا كنيد ﴾

[ سوره بقره : 196-197]

استنباط های فقهی از آیات پیشین :

1 ـ قربانی ای که حج گزار یا عمره گزار تقدیم می کند هدیه ای برای اهل حرم است: :

 استنباط های فقهی از این آیات بسیار زیاد است از جمله می توان به این موارد اشاره کرد: قربانی در این آیه بر حیوانی اطلاق می شود که حج گزار یا عمره گزار آن را به عنوان هدیه ای برای اهل حرم می برد. اصل هدی از هدیه گرفته شده است. هدیه ای که شما می برید برای کسانی است که برای تسهیل مناسک حج در آنجا معتکف اند و این هدیه تامین کننده ی زندگی آنان است. این اصل هدیه است.
بدون سبب واجب کننده ها درنزد ما, قربانی کفاره، قربانی شکر، قربانی پاداش، و قربانی احصار می باشد ...

﴿ پس هر كس از [اعمال] عمره به حج پرداخت ﴾

[ سوره بقره : 196]

 استنباط های فقهی این آیه بسیار است از جمله آن کسی است که در عمره احرام می بندد و تا زمان حج احرام باز می کند و دوباره در زمان حج احرام می بندد. این شخص باید قربانی تمتع انجام دهد یعنی قربانی جبران یک نقص را انجام دهد. اما اگر کسی به تنهایی حج گزارد تنها حج گزارده است و تا روز عرفه مُحرم باقی می ماند ونباید چیزی را قربانی کند. اما اگر متصل حج نمود یعنی در عمره احرام ببندد و تا روز حج اصلی محرم بماند باید قربانی دهد اما این قربانی شکرانه است و نه قربانی واجب. خداوند به او نیرو وصبر داده است تا این عبادت را تحمل نماید. پس باید به شکرانه ی آن در راه خدا قربانی کند. اما کسی که از عمره تا حج اصلی به تمتع می پردازد باید قربانی واجب انجام دهد. اما کسی که احصار می کند یعنی بیماری یا دشمن یا امری گریز ناپذیر او را از ادامه ی حج بازداشته است باید قربانی حصر بدهد. اما کسی که وارد موارد ممنوع حج شود واگر اشتباها با لباس خود وارد حرم شود باید قربانی کند و اگر یکی از واجبات حج را به عنوان مثال ترک کند نیز باید قربانی کند.
ما چهار نوع قربانی داریم؛ قربانی واجب تمتع، قربانی شکرانه ی حج متصل، قربانی حصر و قربانی کفاره.
هدی نوعی تسمیه است به معنای هدیه ای که حج گزار به اهل حرم تقدیم می کند.

شريعت سراسر رحمت، عدالت و مصلحت است:

 این عبارت را فراموش نمی کنم که یکی ازدانشمندان گفته است:«شريعت سراسر رحمت،عدالت، مصلحت وحکمت است –چراکه آفریدگار آن را وضع نموده است- و هر مساله ای که از حکمت به سوی بی حکمتی، و از مصلحت به مفسده و از عدالت به ستم و از رحمت به بی رحمی بگراید از شریعت محسوب نمی شود».
تا سال ها افراد زیادی نزدیک به یک یا دو میلیون تن به بیت الله حرام می آمدند. آنان گوسفندانی با هزینه های بالا قربانی می کردند و آن را رها می کردند. قربانی می شد و رها می شد. مناسک ادا شد. اینها گوشت گوسفندانی است که در هوای بسیار گرم رها شده و چند ساعتی بعد فاسد می شود. یکی از برادران –ساکن منطقه ای در نزدیک منی- برایم سوگند می خورد که بوی گوشت های فاسد شده تا سه ماه از این منطقه نمی رفت . تصور کنید یک میلیون گوسفند ذبح شده و رها شده است. آیا این مناسک است؟ آیا خداوند این را دستور داده است؟ آیا شریعت این است؟ نه بخدا، قربانی هدیه ای است که به اهل حرم داده می شود. هدیه ای که باید خورده شود. باید به فقرا داده شود. بنابراین هر یک از مناسک باید حکمتی در راستای منافع امت و مبتنی بر عدالت باشد.
یکبار در یک روزنامه خبر کشتار بیست میلیون رأس گوسفند در استرالیا را خواندم که آن را در زیر خاک دفن کرده بودند تا قیمت گوسفند در جهان حفظ شود. آیا احساس نمی کنید آنان وحشی اند؟ چقدر مردم از گرسنگی می میرند؟ سومالی، سودان، بنگلادش، این ها کشورهایی هستند که از گرسنگی در حال مرگ اند. بیست میلیون گوسفند سوزانده شده و برای حفظ قیمت جهانی گوشت دفن می شود.
اما یک میلیون گوسفند سربریده شده رها می شود. باید این هدیه به محل خود برسد. باید به شکم فقرا برود. حج گزاری که قربانی می کند و آن را رها می کند حاجی نیست. فقیه نیست. ومناسک حج را نشناخته است. اما اکنون این امر لغو شده است. و فقط باید در کشتارگاه قربانی کنید. در کشتارگاه سربریده شده و در سردخانه قرار داده می شود سپس برای فقرا وبینوایان سراسر جهان ارسال می گردد. این منطقی است. اکنون این امر پذیرفتنی است که گوشت به شکم گرسنگان می رسد.

2 ـ حج فریضه ای بسیار مقدس است و اگر کسی آن را آغاز کند باید به پایان برساند:

 اما معنای این آیه:

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد ﴾

[ سوره بقره : 196]

 به پایان برسانید... یعنی اگر حج را آغاز نمودید باید ادامه دهید. این امر سلیقه ای نیست که بگویید به خدا از حج خوشم نیامد و بنابراین برخواهم گشت. این موارد به هیچ وجه در حج وارد نیست... .

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد ﴾

[ سوره بقره : 196]

 حج فریضه ای بسیار مقدس است. اگر آغاز نمودید باید به پایانش برسانید. یکی ازعلماء می گوید:« اتمام حج وعمره به این معناست که آن دو را کامل با مناسک وشروط آنها انجام دهید و در ظاهر با ادای مناسک حج و در باطن اخلاص برای خدا داشته باشید و در این امر ریا وشهرت نجویید». پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در حال دعا می فرمود:

((خداوندا حجی بی ریا و به دور از شهرت طلبی نصیب فرما))

[ابن ماجه از انس بن مالک]

 گاهی انسان حج می کند وپس از آن می بینید که به زینت بندی، وپهن کردن قالیچه، و پارچه نویسی، و تیراندازی و برگزاری جشن وسرور و مهمانی می پردازد و این شخص حاجی نامیده می شود... .

((خداوندا حجی بی ریا و به دور از شهرت طلبی نصیب فرما))

[ابن ماجه از انس بن مالک]

 حج چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند:

((فریاد تلبیه بلند کردن و ریختن خون(قربانی کردن) در راه خدا؟)) است.

[ ترمذی از ابوبكر ]

3 ـ تعارض رفاه نامعقول در حج با مناسک حج:

 هم چنین به دنبال رفاه نامعقول بودن در حج با مناسک حج در تعارض است. شخصی در ایام حج هتلی پنج ستاره را رزرو می کند تا لذت ببرد و به استراحت بپردازد. خداوند نیز به همان میزان او را پاداش می دهد –طبعا رزرو هتل حرام نیست و من نمی گویم این حرام است- اما رفاه طلبی به حدی که وی سه روز ازمنی عقب بیفتد و به آن نرسد درست نیست. اساس حج فریاد بلند کردن وقربانی کردن در راه خدا است. حج, سفر قبل از مرگ است. حج یعنی تمام مظاهر وپدیده های دنیایی و تمام زینت ها و زیورها را رها کرده تا حجی با ظاهری درست و در باطن خالصانه برای الله انجام دادن است. یکی از علماء می گوید:

گر حج کنی تو با اموال در اصل حرام حج نکردی تو، مرکب کرده حج مستدام
نپذیرد ایزد منان به جز خالص اعمال مقبول بود اعمال خالصانه در هر حال
* * *

4 ـ اين ده [روز] تمام است، از اسلوب های تاکیدی در قرآن کریم به شمار می رود:

 معنای این سخن پروردگار چیست:

﴿ اين ده [روز] کامل است ﴾

[ سوره بقره : 196]

  اين ده [روز] تمام است ﴾ معنای آن روشن است، اما ﴿ تمام﴾ می گویند: با این آیه قیاس می شود:

﴿ در حقيقت چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‏ هاست كور است ﴾

[ سوره حج: 46]

 اما در اصل محل آن کجاست؟ در سینه است، حاصل شده است، می گوید: این از اسلوب های تاکیدی در قرآن کریم است:

﴿ و نه هيچ پرنده‏ اى با دو بال خود پرواز مى ‏كند ﴾

[ سور انعام: 38]

 این نیز از اسلوب های تاکید به شمار می رود:

﴿ اين گفتار شما به زبان شماست ﴾

[ سوره احزاب: 4]

 سخن کجا پایان می یابد؟ اگر بگوییم: آن ده تاست. گاهی این عدد برای تکثیر به کار می رود. اگر بخواهیم به معنای عدد ریاضی بنگریم..

﴿ اين ده [روز] تمام است﴾

[ سوره بقره : 196]

 شخصی بگوید: مبلغ را تمام وکامل پرداختم. وقتی شما آن ده لیر طلایی را تمام وکامل نقد گرفته باشید. ده تا کامل. دقیق. کامل یعنی تماما تازه و نو و بدون خش باشد. تمام وکامل. این معنای سخن الله است که فرموده است:

﴿ امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] دین برگزيدم ﴾

[ سوره مائده: 3 ]

5 ـ مناسک حج تنها در یک مکان باید ادا شود:

 اما برداشت پنجم:

﴿ پس از همان جا كه [انبوه] مردم روانه مى ‏شوند شما نيز روانه شويد ﴾

[ سوره بقره: 199 ]

 یعنی ممکن است در هر جایی از جهان تفاوت هایی باشد. هتل پنج ستاره، چهار ستاره، سه ستاره، دو ستاره و یک ستاره وجود دارد. هم چنین هتل بی ستاره –درجه دهم- نیز وجود دارد. مکان هایی وجود دارد که حتی حیوان شاید نتواند در آنجا بخوابد. خوابگاه ها مراتبی دارد. وسایل نقلیه دارای درجات است. برخی از وسایل نقلیه خسته کننده است و برخی دیگر مدل بالاست. خانه ها انواع و درجاتی دارد. همه چیز در زندگی دارای درجه ها وانواعی است به جز مناسک حج که فقط باید در یک مکان ادا شود.
هر چقدر ثروتمند باشید باید اطراف خانه ی کعبه علی رغم شلوغی طواف کنید. هر چند ثروتمند باشید ناگزیر باید میان صفا ومروه با عموم مردم به سعی بپردازید. پادشاه و رعیت، ثروتمند و قوی و هر انسانی که باشید همه ی مردم در انجام مناسک حج یک پارچه می شوند و این مناسک آنان را یکی می سازد. مکانی دیگر وجود دارد که مسلمانان در آن یکپارچه ویکسان می شوند و آن خانه ی خداست. در خارج از این مسجد ممکن است مدیر کل باشید، معاون مدیر و یا کارمندی مهم و یا رئیس یک اداره و یا نگهبان باشید اما روز جمعه یک نگهبان اگر زودتر بیاید می تواند در همان صف اول بنشیند اما مدیر کل اگر دیر بیاید ممکن است چاره ای جز نشستن در صف آخر نداشته باشد.
خانه ی خدا, این از بزرگی وکمال این دین است.ممکن است احساس کنی بیرون از مسجد از فلانی کم ارزش تر هستی. در اداره، در بیمارستان، در سر کار، در محله، در خانه ی فاخر. شخصی در ویلایی به مساحت چهارصد متر زندگی می کند وشخصی دیگر در یک زیر زمین ساکن است. این ها با هم متفاوت است. اما در مسجد هیچ تفاوتی وجود ندارد. روز جمعه ودر خطبه ی نماز جمعه یا در نمازهای پنج گانه یا در حلقه های علم احساس میکنید با هر انسانی هر چند والا مقام باشند, برابرید. در مسجد خبری از مقام های دنیوی نیست.

حج فروتنی و تسلیم در برابر خدا وبندگی اوست:

 از همین روی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در جمع یارانش نشسته بود. در سمت راستش نو جوانی بود و در سمت چپش یکی از بزرگترین یارانش نشسته بود. پذیرایی شروع شد. بر اساس سنت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آغاز کردند و سپس از سمت راست ایشان ادامه دادند. و در سمت راست او نوجوانی نشسته بود و در سمت چپ ایشان از یاران بزرگشان نشسته بود. به او فرمودند:

«ای جوان! بمن اجازه می‌دهی که این قدح (لیوان) آب را برای بزرگ سالان بدهم»؟
آن جوان گفت: یا رسول الله! هرگز نمی‌خواهم نصیبم از دست مبارک شما را ایثار کنم.
و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم آن قدح (لیوان) آب را برای آن نوجوان دادند.))

[بخاری از سهل بن سعد]

 یک نوجوان است, اما این عدالت مطلق اسلام است. هیچ طبقه بندی وتضادی وجود ندارد. زیباترین نشانه های اسلام عدم وجود رتبه بندی ومقام در مسجد و حج است. گاهی شخصی لباسی می پوشد وبه شما می گوید: بهای این پالتو هشتاد هزار است. شاید لباسی فاخر وگرانقیمت بپوشد اما در حج فقط دو حوله ی سفید می پوشد. این بزرگی وعظمت اسلام را می رساند.

﴿ پس از همان جا كه [انبوه] مردم روانه مى ‏شوند شما نيز روانه شويد ﴾

[ سوره بقره: 199 ]

 شما همراه مردم هستید. بنابراین اگر برایتان میسر شد که حج یا عمره بگزارید هرگز، هرگز وهرگز با این فکر آنجا نروید که به مقام خود بنازید وبه پست خود بنگرید و به مسئولیت خود فکر کنید و به آنچه در دل دارید و در جیبتان وجود دارد بیندیشید. هرگز این کار را نکنید؛ چراکه شما فقط بنده ی خدا هستید.
انسان در کشور خود مثلا در فرودگاه منتظر کسی است و هر چند خسته باشد آیا دیدید مثلا کسی در فرودگاه دمشق از خستگی بر روی زمین بنشیند؟ خیر, به خاطر پست ومقام خود این کار را نمی کند. اما در حج این بسیار طبیعی است که با هر پست ومقامی که باشید روی زمین می نشینید.
اگر انجا یک سرویس عمومی باشد وبه کسی گفته شود: این ده هزار را بگیر و بر روی سقف و یا بر پشت ماشین سوار شود او قبول نمی کند. و یا حمل ونقل عمومی نیز این گونه است، همه سوار می شوند اما در شهر خودشان اگر به او بگویید: پنج هزار بگیر وبر پشت ماشین سوار شو، او این کار را نمی کند. این امر در حج بسیار طبیعی است. بزرگترین شخصیت ها نیمی از آنان در داخل ماشین ونیمی دیگر بر روی ماشین سوار اند.
حج فروتنی است. حج تسلیم در برابر خداست. حج بندگی اوست. این ها همه لباس هایی است که ما باید آنها (لباس تقوا وفروتنی وتواضع) را بپوشیم . اموال من این قدر است. لباسم را ا ز فلان فروشگاه گرفته ام. لباس های من خارجی اند. خودروی من این گونه است. این ها همه مردود است. دنیا را در کشور خود رها کنید و برای بندگی خدا بشتابید. این ها همه از معانی این آیه برداشت می شود:

﴿ پس از همان جا كه [انبوه] مردم روانه مى ‏شوند شما نيز روانه شويد ﴾

[ سوره بقره: 199 ]

 شما و شخص فقیر بینوا یکسان هستید. و این از بزرگی واعجاز این قرآن کریم است... .

6 ـ حج عبادتی بدنی، مالی شعاری است که درمکان وزمان ويژه و شکل ويژه ای ادا می شود::

﴿ حج در ماههاى معينى است پس هر كس در اين [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند [بداند كه] در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال [روا] نيست ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 حج سه مرتبه بیان شده است؛ نخست: حج یعنی مدت زمان حج, ماه های مشخصی است. یک شخصی از کشورهای عربی حج کرده بود. و آن طور که من شنیده بودم صاحب پست ومقام عالی در وزارت در حد معاون وزیر داشت و در بازگشت از حج به دوستش می گفت: به خدا سوگند حج یک پدیده ی مرتب است یعنی در آن توجه فراوانی می شود و خدمات زیادی انجام می شود وبسیار زیبا وپسندیده است. اما من آل سعود را سرزنش می کنم. گفت: چرا؟ گفت: چون اگر حج را در کل سال برگزار می کردند بهتر بود دیگر این همه شلوغی وجود نداشت. این شخص چیزی از حج نمی داند. اگر آن را در سراسر سال برگزار کنند. خداوند چه می گوید؟

﴿ حج در ماههاى معينى است ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 حج در مکان ويژه، در زمان مخصوص، در شکل وقالب ويژه ای برگزار می شود. حج عبادتی جسمی، مالی و شعاری است که در مکان و زمان و شکل خاصی برگزار می گردد.
پس اولین واژه حج یعنی زمان حج است... .

﴿ حج در ماههاى معينى است پس هر كس در اين [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 کلمه ی دوم حج معنای دیگری دارد یعنی به مناسک حج بپردازد... .

﴿ [بداند كه] در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال [روا] نيست ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 معنای آخرین واژه ی حج یعنی در زمان حج و در مکان حج همبستری, گناه وجدال روا نیست.

استخدام از زیباترین آرایه های بیان در زبان عربی است:

 در بلاغت می گویند: آرایه ای به نام استخدام وجود دارد. من به شخصی که باغی دارد و چشمه ی آب وپسری دارد، می گویم: خداوند چشمان امیر را شاد گرداند وآب چشمه اش را روان سازد و زیان آن را از وی دور فرماید. خداوند چشم امیررا شاد یعنی چشم دلش را. از شر وزیان آن یعنی چشم حسود را از آن دور کند. آب آن را برایش روان سازد یعنی آب چشمه را جاری گرداند. بنابراین استخدام یعنی بکار بردن یک واژه (چشم) به یک معنا و کاربرد دوباره ی آن در معنایی دیگر و در بار سوم با معنایی متفاوت از این دو را, بکار ببریم. و این از زیباترین آرایه های زبان عربی است.

﴿ حج ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 زمان حج..

﴿در ماههاى معينى است پس هر كس در اين [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند ﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 مناسک حج..

﴿در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال [روا] نيست﴾

[ سوره بقره: 197 ]

 یعنی در روزهای حج و درمکان هایی که حج می شود و این نیز برداشتی ظریف از این آیه ی شریفه است.

7 ـ حج دعوت و عمره زيارت است:

 برخی از احکام شریعت: عمره یا واجب است؛,چرا که می فرماید:

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد ﴾

[ سوره بقره: 196 ]

 ویا سنت است.برای هر شخص, حج دعوت و عمره زیارت است. این نکته ی ظریفی است. تا زمانی که حج در زمان مخصوص باشد دعوت شمرده می شود. مثلا شما یک میهمانی در روز پنج شنبه ساعت دو بعد از ظهر برگزار می کنید. این دعوتی است که هر که را بخواهید به آن فرا می خوانید. اما هر کس هر وقت بخواهد می تواند شما را در خانه تان ببیند, این زیارت است. زیارت در طول سال اتفاق می افتد اما حج در اوقات مشخصی برگزار می شود. پس حج دعوت و عمره زیارت است. از معانی دعوت این است که بگوییم: «لبيك اللهم لبيک»
با این تفاوت که انسان بجای اینکه چندین بار حج کند بهتر این است که به عمره بسنده کند تا کسانی که حج نکرده اند بتوانند حج کنند؛ زیرا به حدی شلوغی ایجاد می شود که تمامی حاجیان اذیت می شوند و گویی شدت شلوغی آنان را از ادای مناسک باز می دارد.

8 ـ احصار :

 دومین مورد: احصار است. وقتی برای کسی مشکلی پیش می آید یا به بیماری شدیدی مبتلا می شود باید چه کار کند؟ الله می فرماید:

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد ﴾

[ سوره بقره: 196 ]

 احصار(موانع) –از نظر بزرگان احناف- هر چیزی اعم از دشمن، بیماری، ترس، بی پولی، گم شدن، یا مرگ یک مُحرم در راه، که حاجی را از حج بیت الله الحرام باز دارد را احصار می گویند.
مثلا دشمن باعث می شود شخصی در خانه بماند و یا مشکل امنیتی در سرزمین حج اتفاق می افتد یا بیماری خطرناک ویا ترسی مستولی می گردد و یا تمام اموالش از بین رفته و نمی تواند حج را کامل کند و یا اینکه راه را گم کرده و یا زنی شوهرش در راه فوت کند و نتواند حج را کامل کند، این حالت ها احصار نامیده می شود.
در برخی از مذاهب تنها ترس از دشمن احصار محسوب می شود اما از نظر احناف دامنه ی احصار گسترده است. چنان که پیش تر نیز گفتم عبارت است از: دشمن، بیماری، ترس، از بین رفتن اموال، گم کردن راه، یا مرگ محرم زن.
احصار شونده قربانی اش را ذبح کرده وموهایش را می تراشد و به این شکل از احرام در می آید به همین دلیل برخی بنابر احتیاط نیت حج و لبیک گفتن را لازم می دانند که بگوید: به حج بیت الحرام تو لبیک می گویم تا هر زمان که مانعی مرا از آن باز دارد. برخی اوقات امکان دارد مشکل بهداشتی بزرگی رخ دهد. پروردگار ما شریعتی با حکمت آفریده است و در آن برای تمام جهانیان رحمت وجود دارد.

انواع حج :

 اندکی پیش تر در ابتدای سخن گفتم: یکی از انواع حج مفرده است که بسیاری از سوری ها آن را انجام می دهند. فقط در حج احرام می بندند.اما هر کسی می تواند پس ا ز گذشت ایام حج –یعنی پایان روز چهارم عید- عمره بگزارد ومفرده باقی بماند واشکالی برا و نیست. حج مفرده قربانی ندارد و حج تمتع و قران است که باید قربانی نمود. وهرکس یکی ا ز ممنوعات احرام را مرتکب شود باید قربانی کند و همین طور در احصار قربانی واجب می شود. اما در مفرده هیچ چیز لازم نمی شود با این تفاوت که مفرده گزار می تواند پس از پایان ایام حج عمره بگزارد و هیچ چیز بر او واجب نمی شود.
افرادی هستند که از راه دور می آیند و افرادی هم هستند که اهل محدوده ی مسجد الحرام اند. ما میقات هایی داریم. میقات شامیان، عراقی ها و یمنی ها. این سه میقات, شکلی بنام حرم را تشکیل می دهند. کسی که در داخل منطقه ی حرم باشد از خانه اش احرام می بندد چراکه اهل حرم است اما کسی که از راه دور می آید یعنی خارج از محدوده ی حرم زندگی می کند در داخل این محدوده احرام می بندد یعنی از ورودی های حرم به سمت بیت الله الحرام احرام می بندد.

شروط تمتع گزار:

 اگر کسی توانا باشد و بخواهد تمتع بگزارد شروطی را باید رعایت کند. شرط نخست: طبعا تمتع گزار برای عمره احرام می بندد و به سوی بیت الله الحرام حرکت می کند و هفت دور به دور خانه ی خدا طواف می کند و میان صفا و مروه سعی می کند و دو رکعت نماز ادا می کند و سر خود را می تراشد و از احرام بیرون می آید اکنون او دیگر محرم نیست. براساس زمان حج میتواند دو روز، سه روز، پنج روز یا ده روز در مکه باقی بماند. این روزها را با لباس عادی خودش می گذراند و غسل می کند و خود را خوشبو می نماید وناخن هایش را کوتاه می کند و سرش را می تراشد؛ زیرا او در حال گزاردن تمتع است.
هشتم ذی الحجه از خانه یا هتل یا مکان اقامتش احرام می بندد و به راه می افتد. او اینک برای عمره، تمتع، و حج آمده است. و نام او تمتع گزار است به خاطر اینکه تمتع او قبول شود شرطها یی دارد ,یکی از این شرطها اینکه باید عمره را بر حج مقدم کند و اگر حج کرده بود و پس از آن عمره به جای آورد دیگر تمتع کننده نمی باشد..
و از جمله ی این شروط این است که در ماه های حج یعنی در شوال، ذی الحجه، وذی القعده برای عمره احرام ببندد.
وهمچنین یکی از شروط تمتع به جا آوردن حج در آن سال است... .

﴿ و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد ﴾

[ سوره بقره: 196 ]

 یعنی در یک سفر عمره وحج را به جا آورد. شرط چهارم: از اهل مکه نباشد چراکه می فرماید:

﴿ اين [حج تمتع] براى كسى است كه اهل مسجد الحرام [=مكه] نباشد ﴾

[ سوره بقره: 196 ]

 پنجم: برای حج از مکه احرام ببندد. اگر به میقات بازگشت و احرام نمود قربانی لازم نیست و تمتع به جا نیاورده است و اگر احرام کند باید از مکه احرام کند حالا تمتع به جا آورده است. اگر به ابتدای منطقه ی حرم باز گردد و احرام کند حج گزارده اما تمتع ننموده است.

اسلام دین بزرگی است که همه چیز را در بر می گیرد:

 طبعا یک پرسش وجود دارد و آن این است که: آیا درست است که پیش از ماه های حج احرام ببندیم؟ این پرسشی غیرمنطقی است. برادری به من گفت: از دو روز پیش از یکی از ایستگاه های تلویزیونی می گویند قربانی تنها در صورتی قبول می شود که از سرزمین خودتان آورده باشید. من با تعجب او نگریستم. به من گفت: نظرتان چیست؟ به او گفتم: تجربه کن. یک شتر با خودت در هواپیما ببر. ده صندلی نیاز داری. آیا به شتر بلیط هواپیما هم می دهند؟ سفر به حج تنها از طریق هواپیما ممکن است. این یک چیز غیر منطقی است. برخی از احکام با توجه به شرایط تغییر می کند. این یک چیز غیر طبیعی است که بخواهیم قربانی را با خود به مکه ببریم.
سخنرانی روی منبر رفت وگفت: هر کس یک برگه صد لیره را در صرافی به چهار تا برگه بیست وپنج لیره ای تبدیل کند مرتکب رباخواری شده است؛ زیرا خداوند فرموده: دست به دست و مساوی باشد. او برداشت کرده است که یک برگه صدی چهار برگه شده و در این اضافه رباخواری صورت گرفته است.
 اندیشه های متحجر این چنینی وجود دارد.اینچنین اندیشه های خشک ومتعصب مردم را از دین می راند و متنفر می کند. برخی از کشورهای خارجی در قضاوت چیزی به نام: هیئت منصفه. آنان پنجاه نفر را از کنار خیابان می آورند. به عنوان مثال شاید شخصی عادی شاید نادان، بیسواد، قهوه چی، بیکار باشد. شخصی را می آورند و وقایع جنایت را برایش تعریف می کنند. فطرت انسان سالم است. اما آن جاهلان بیسواد نادان که علم حقوق را نخوانده اند و هیچ تجربه وتخصصی در قضاوت ندارند. می گویند عموم فلانی را مجرم می دانند و بنابراین آنان او را مجرم معرفی می کنند. این ها هیئت منصفه نام دارند. آنان بر فطرت هستند وانان نماینده ی وجدان بشری اند.
به شخصی بگویید: من گوسفندی را ذبح کردم و در خیابان انداختم درحالی که درجه حرارت پنجاه وشش درجه سانتیگراد است و شکر خدا مناسک حج را انجام دادم. آیا این دین، دین الله است؟ اموال بسیار با ارزشی را نابود می کنید که مردمانی به آن نیاز شدید دارند. آن را از بین می برید و باعث آلودگی محیط نیز می شوید و آنگاه خود را حاجی هم می نامید؟ نه به خدا سوگند هیچ چیز از حج نفهمیده اید.
گاهی شرايطی به وجود می آید. می خواهم حجر الاسود را ببوسم. منطقی است که با دستم یکی را هل بدهم و با سینه یکی دیگر را پس بزنم تا به حجر الاسود برسم؟!! باری یک توضیح طنز آمیز به آنان گفتم: تصور کنید پدری هشت فرزند دارد. پسری فضول وپرخاشگر دارد. این پسر پرخاشگر دوست دارد پدرش را خشنود سازد. اولین برادرش را که می بیند یک سیلی به او می زند و وی را به گوشه ای پرت می کند. دومی را با لگد به کناری می اندازد. سومی را با دست بر روی صورتش می کوبد و همه را پراکنده می کند و می آید تا دست پدرش را ببوسد. به خدا سوگند افرادی را در کنار حجر الاسود می بینیم که چون حیوانات وحشی اند، آیا این منطقی است؟ شما از سرزمینی دور آمده اید و صدها هزار پرداخته اید؛ بخاطر انجام یک سنت ؛ یک فریضه راقربان کنی و حاجیها را آزار برسانی!
باری یکی از برادران علمای ما خداوند خیرش دهد- با شوخی- به من گفت: من شافعی مذهب هستم. برای طواف رفتم. طبعا زنان هم در آنجا هستند. زنی ناخواسته دست مرا لمس نمود. چگونه از طواف بیرون روم درحالی که وضو در بیرون از حرم یک یا دو ساعت وقت می گیرد تا وضو بگیرم وبازگردم. می گوید: از امام حنفی پیروی کردم و درحالی که طواف می کردم از شافعی به حنفی اقتدا کرد م. یک شخص سیاه آمد و پایم را لگد کرد و خون از پایم جاری شد. طواف در حال اتمام بود و در آنجا از مالکی نیز پیروی کردم. با مذهب شافعی شروع کردم ؛حنفی شدم ودر مذهب مالکی به پایان رساندم. بدین ترتیب این اجتهادات نعمت بزرگی است.
 باری در بعثه بودم زنی از دمشق آمد و از یکی از علماء پرسید: پیش از انجام طواف افاضه عادت ماهیانه ام شروع شده، چه کنم؟ هنوز به وضع او توجه نکرده به او گفت: باید شتری را قربانی کنی. قیمت آن صد هزار است. آن زن مانند شتری به زانو افتاد. او که از سی سال پیش منتظر این حج بوده است و تمام دارایی اش را جمع نموده وبرای این حج هزینه نموده، آیا این حکم شرعی است؟ نزد احناف باید شتر قربانی کند. از نظر شافعی باید کاروان هفت روز منتظر او بمانند تا پاک شده وطواف نماید و از نظر فقه امام مالک طواف کند و هیچ چیزی بر او لازم نیست.
تصور کنید یک زن ثروتمند در حج است و از ما این پرسش را بکند به او بگوییم:باید شتری را قربانی کنی ویا صدهزار به فقرا کمک کنی و آنان را طعام بده. این پاسخ برای او اشکالی ندارد. زنی فرزندی مقیم در جده دارد و شوهرش تاجر است به او می گوییم: هفت روز نزد فرزندت بمان وپس از اتمام قاعدگی به طواف بپرداز. زنی فقیر است و کسی هم منتظر او نیست و پولی بیشتر از هزینه های حج هم در اختیار ندارد به او می گوییم طواف کن واشکالی نیست.
به اسلام وگستردگی آن بنگرید که تمام حالت ها را در بردارد؛ حال یک زن فقیر وبینوا، حال زن ثروتمند و حال هر انسان آزاده و همچنین شخصی که شغلی ندارد و نیز حال تاجری که خود را وقف تجارت نمی کند.
به عنوان مثال چهار میلیون حج گزار در حج اند و اگر بخواهند همه یکباره از مزدلفه خارج شوند همگی زیر دست وپا له شده و می میرند از نظر امام مالک باید پس از عشاء از مزدلفه بیرون روید و این به خدا سوگند امری آسان است و امام شافعی پس از ساعت دوازده آن را نهاده است و ابوحنیفه آن را پس از نماز صبح می داند. چهار میلیون نفر در سه وقت جداگانه بیرون می روند و یک میلیون یک میلیون یک میلیون جدا جدا می روند. این زیباست که تنوع اجتهادات همه ی حالات را در بر می گیرد. برای انسان ثابت ها و متغیرهایی وجود دارد. احکام قطعی همان ثابت ها هستند و احکام ظنی همان متغیرها می باشند.

انسان باید در شرایط سخت راه آسان تر را برگزیند و در آسانی احتیاط را انتخاب کند:

 امیدوارم بتوانم این حقیقت را برایتان نقل کنم. در سختی ها انسان باید راه آسان تر را برگزیند و در هنگام راحتی باید جانب احتیاط را رعایت کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم رمی جمرات انجام می داد و دوهزار حاجی با او بودند؛ حال اگر به جای دو هزار دو میلیون نفر باشند و مکان هم همان مکان است انسان باید در این موقعیت حکیمانه برخورد کند. می گوید: من سه بار همراه همسرم حج کرد م. انسان از فرط شلوغی لاغر می شود. وانسان در آن میان له می شود و توجه ودعا را فراموش میکند. حال چطور خواهد بود وقتی له شدن همسر خود را در میان مردها ببیند. آیا میتواند به سوی خدا توجه کرده دعا کند؟ من شبانه رجم نمودم. در شب میان افراد یک متر فاصله است. گریه می کنی و لا إله إلا الله می گویی و دعا می خوانی.
پس در شرایط سخت ودشوار باید راه آسان تر را برگزید و در هنگام آسانی احتیاط کرد. این را به عنوان یک اصل داشته باشید. به نظر من نباید در حج تنها برا ساس یک مذهب فتوا داده شود بلکه باید چهار مفتی براساس چهار مذهب حنفی، شافعی، مالکی، وحنبلی باشد. حنبلی ساده ترین فقه را داراست اما از نظر عوام حنبلی سخت ترین فقه است. به او می گویند: بر اساس حنبلی حکم می دهی؟ حنبلی چیست؟ امام احمد بن حنبل (رح)پرهیزگارترین شخص بوده و فتواهایش بسیار آسان است اما برخود از همه سخت گیرتر بوده است. برخی از اشخاص برای خودشان آسان ترین راه را انتخاب می کنند اما اگر ا ز آنان پرسیده شود سخت ترین راه را پیشنهاد می کنند ولی این روش نادرست است.

9 ـ محرمات احرام :

 حکم نهم: محرمات احرام؛ جماع ومقدمات آن اعم از لمس، شهوت، بوسیدن، سخنان شهوت انگیز و... .برادران من اینجا نادانی بزرگی وجود دارد. من می ترسم که برادران حاجی ما گرفتار این نادانی وجهالت شوند. یکی از رؤسای کاراوان ها به من می گفت: مردی در مقابل مردم در حج زن خود را بوسید. آیا تو حاجی هستی؟ تو می خواهی به عشق بازی بپردازی نه اینکه حج بگزاری.
شخصی در مکه می گفت: آرامگاه پیامبر کجاست؟ اینجا آرامگاهی وجود ندارد. آرامگاه پیامبر در مدینه است. در کعبه می پرسد: قبله کدام طرف است؟ به او می گویند: این کعبه است. وی می گوید: من می گویم قبله کجاست به کعبه چکار دارم، قبله کجاست؟ به ا و می گوینـد: همین کعبه است. این یک جهل ونادانی گسترده است.
شنیدم که در یکی از کشورهای مسلمان هر کس بخواهد حج کند باید یک دوره ی شش ماهه ی عملی وتئوری را بگذراند. آنان از شرق آسیا می آیند و به نمایندگی از کشور خود با بهترین روش و تمام آداب حج را می دانند. پاک وتمیز و مکان های تمیز و خودروهای پاکیزه و هر جا خسته می شوند می نشینند. اما ما یاران رسالت نبوی و وا قفان میان الله وبندگانش که رسالت به سوی ما آمده است متاسفانه دچار اشتباهات هستیم و به آشوب وآشفتگی دچاریم و در راه ها می خوابیم. خودش در مکه است میپرسد آرامگاه پیامبر کجاست؟ در حج دعا می کند که خداوند به او فرزندی بدهد و در عرفات با همسرش ملاقات می کند و شاید هم خداوند فرزندی به آنان بدهد اما این یک کار خطرناک است و اشتباه فاحشی است.
به خدا سوگند باری برای سرگرمی مسئول بررسی وارزیابی رؤسای کاروان ها بودم. یکی از آنان را دیدم و اصلا از او خوشم نیامد. به او گفتم: اگر زنی پیر هشتاد ساله ای باشد که نتواند در میان میلیون ها جوان وافراد توانا به سرعت برود باید چکار کند؟ فکر کرد، وفکر کرد وبازم فکر کرد و به من گفت: به خدا سوگند استاد حج او باطل است. به او گفتم: چرا؟ گفت: زیرا سرعت خودش از ارکان حج است و او نمی تواند انجام دهد. این شخص می خواهد صد حاجی را در حج رهبری ومدیریت کند؟! یک جهالت عمومی وجود دارد که درمان آن علم است. پیش از حج کردن احکام آن را یاد بگیرید. بسیار زیباست که یک حاجی با علم وآگاهی به حج بپردازد.
 به خاطر یک سنت یک فریضه را فدا می کنیم. به خاطر یک سنت بسیاری از کارهای زشت را مرتکب می شویم. همین طور تصور کنید یک کلاس دانشگاهی چهارم ریاضی که دارای سیزده دانشجو می باشد. همه ی اساتید از دکترهای بزرگ ومعروف اند. و شصت یا هفتاد نفر بیسواد وارد آن کلاس می شوند و همراه آنان می نشینند دیگر تدریسی باقی نمی ماند دیگر فهم و درکی اتفاق نمی افتد و پایان علم است. پس باید انسان دقیق باشد. شما نماینده ی کشورتان هستید در حقیقت می خواهم بگویم : حاجی سفیر ونماینده ی کشور خود است.
یک حاجی را می بینید که نام کشورش را بالا می برد و یک حاجی دیگر را می بینید که کشورش را بدنام می کند. در برخی از کشورهای اسلامی دقت بالایی دارند و برخی از کشورها نیز بر عکس آن اند.

آگاهی پیش از حج:

 درد اینجاست که سیصد مسافر در هواپیما هستند. اما وقتی می خواهند سوار شوند همدیگر را له می کنند. محل صندلی شما بر روی بلیط درج شده است. بلیط پرواز مکان شما را مشخص می کند و اگر آهسته تر ومنظم تر بروید هیچ فرقی نمی کند وتغییری در آن ایجاد نمی شود. شما حاجی هستید ولی مهماندار را مجبور می کنید تا حرفی نامناسب به شما بزند. شما مهمان خداوند هستید. مهمان بخشنده ترین بخشنده اید. شما جایگاه خاصی دارید. به همان قدر که انسان به خود احترام می گذارد دیگران نیز به او احترام می گذارند. این یک مشکل است.
من به یکی از کشورها سفر نمودم و مدتی را در آنجا بودم. کارمندی کنار ستون ایستاده بود. باید یک شخص دیگر کنار من می بود. خط قرمزی وجود داشت. تا به راحتی با وی سخن گوید. کسی همراه او نبود. یک خط قرمز وجود داشت. خط اول کنار کارمند بود و خط دیگر سه یا چهار متر آن طرف تر بود. آن جا می ایستادید و همه چیز در نهایت نظم وترتیب انجام می شد. این یک نظم بود. نظم یعنی تمدن. یعنی پیشرفت. از خداوند می خواهم هر وقت ما را حج نصیب فرمود محترم باشیم وسنگین و متین رفتار کنیم. پیش از انجام حج احکام آن را بیاموزید. طبعا ارتکاب گناهان، ومعاصی و دشمنی و لجاجت از محرمات حج می باشد.
در خیمه هایی که در عرفات وجود دارد و به صورت جداگانه زده می شود گاهی دیواره های جدا کننده را بر می دارند تا نماز جماعت کامل انجام شود. یکی از حجاج یکی از موانع را از میان دو خیمه برداشت تا نماز جماعت خوانده شود؛ زیرا خطبه هم خوانده می شود. ناگهان یکی از حاجیان شروع به دشنام وناسزاگویی دینی به یکی از مسئولان عرفات کرد. چرا دیواره را برداشتید؟ چرا به اینجا آمده ای؟ حج مانند یک دانشگاه است. یک دانشگاه بسیار حساسی شمرده می شود. حساس ترین عبادت است. مردمانی هستند که به روش نامعقولی به حج می آیند. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

((کسی حج نماید و در حج گناه نکند جنگ و جدال نکند مثل آنست که از مادر تولد یافته باشد یعنی از گناهان پاک می گردد))

[الجامع الصغير از ابوهريره]

لحج فرصتی برای آشتی با الله عز وجل :

 آخرین چیزی که در این درس باید بگویم: «کسی که در عرفات بایستد و گمان نکند که خداوند او را آمرزیده است، حج او مقبول نیست».
آیا می دانید در حج چه چیزی وجود دارد؟ حج فرصتی است که با خدا آشتی کنیم. گناهان بخشیده میشود. فرصتی است که درآن صفحه ای تازه با خدا می گشایید که در آن هیچ گناهی نیست. مانند روزی می شوید که مادرتان شما را زاییده است. حج مقبول پاداشش بهشت می باشد.
از خداوند متعال می خواهم که فایده علمی را که به ما آموخته را به ما بدهد تا الگویی برای دیگران باشیم. حج به آمادگی زیادی نیاز دارد. به علم و آگاهی و اخلاق والایی نیازمند است. طبعا مثالهای خیلی حساس ونازکی را عرض نمودم بخاطر آن مرا ببخشید .به خدا سوگند حاجیان بزرگوار وپاکی نیز وجود دارند که با تقوا و فروتن هستند. طبعا حالت های نادر تأسف باری نیز وجود دارد اما به این معنا نیست که حاجیان این گونه اند اما به هر حال این حالات وجود دارد.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر